مشکلات روانی در افراد مبتلا به سرطان

فهرست مطالب
مشکلات روانی در افراد مبتلا به سرطان

سرطان یک بیماری نگران‌کننده است و در پی آن مشکلات روانی در افراد مبتلا به سرطان نیز وجود دارد. علاوه بر این، بروز آن به دلایل مختلف، روز به روز در حال افزایش است. سرطان علیرغم اینکه بسیار رایج است، به‌تنهایی کلمه‌ای است که احساسات منفی را برمی‌انگیزد. بسیاری از مردم حتی با شنیدن جملاتی که حاوی کلمه سرطان هستند، احساس ناراحتی می‌کنند.

به همین دلیل، انتظار می‌رود که بیماران مبتلا به سرطان اغلب واکنش‌های منفی داشته باشند. گاهی حتی تشخیص یک بیماری تعادل در زندگی روزمره را به هم می‌زند، در حالی که تشخیص سرطان تعادل زندگی را از نظر روانی، اجتماعی، اقتصادی و غیره تحت تأثیر قرار می‌دهد.

زیرا افراد مبتلا به سرطان با مسائل قابل‌توجه و جدی روبه‌رو هستند. با این بیماری، تغییراتی در زندگی روزمره او مانند از دست دادن قدرت اقتصادی و شغل ممکن است ایجاد شود. اما مهم‌تر از آن، احتمال از دست دادن هر عضو، عملکرد اندام یا زندگی نیز وجود دارد.

مشکلات روانی در افراد مبتلا به سرطان

مشکلات روانی در افراد مبتلا به سرطان

افراد مبتلا به سرطان واکنش‌های متفاوتی دارند. سرطان که اغلب به عنوان مرگ و رنج شدید تلقی می‌شود، دلیل بحران روانی فرد نیز می‌باشد. بحران در واقع یک فرآیند است. با سازگاری با روند زندگی سالم تا تهدید بیماری و مرگ به پایان می‌رسد و واکنش‌های رایج و عمومی بیماران در طول بحران وجود دارد.

 شایع‌ترین واکنش در مرحله اول، شوک و ناباوری است. دلیل این امتناع در واقع نیاز به دفاع از احساس اضطراب و وحشتی است که در مواجهه با موقعیت واقعی که نمی‌توانند تحمل کنند. آن‌ها فکر می‌کنند که با انکار حقیقت از این وضعیت هولناک ر‌هایی می‌یابند.

در مرحله دوم، عصبانیت و افسردگی آن‌ها اغلب با جملاتی که با چرا من؟! شروع می‌شوند، احساس عصبانیت و سرکشی می‌کنند.

اگر خشم به اندازه کافی ابراز نشود، خطر ابتلا به افسردگی افزایش می‌یابد. در این دوره، واکنش‌هایی مانند نگرانی، بی‌اشتهایی، حواس پرتی، بی‌قراری دیده می‌شود.

افکار منفی ناشی از تشخیص سرطان و عدم‌اطمینان در روند درمان مکانیسم‌های سازگاری موجود در فرد را متزلزل می‌کند؛ بنابراین از استفاده کافی از این مکانیسم‌ها نیز جلوگیری می‌شود.

انتظارات و برنامه‌های آینده فرد مبتلا به سرطان ممکن است، مختل شود و فرد شروع به این احساس کند که قدرتی را که بر زندگی خود دارد از دست داده است. در نتیجه، ممکن است احساساتی مانند ترس، اضطراب، درماندگی را تجربه کنید.

همه این فرایندهای دشواری که با تشخیص سرطان به وجود می‌آیند، می‌تواند باعث فرسودگی روانی فرد و گاهی اوقات اختلالات روانی شود. مطالعات نشان می‌دهد که احتمال بروز یک مشکل روانی همراه با سرطان حدود ۵۰ درصد است.

بیماران سرطانی چه احساساتی دارند؟

این کاملاً طبیعی است که بیماران سرطانی پس از یادگیری تشخیص، احساسات و افکار پیچیده‌ای در طول فرآیند داشته باشند. این احساسات و افکار عموماً عبارتند از:

انکار (ناتوانی در کنارگذاشتن بیماری، مرتبط کردن آن):

انکار یک واکنش طبیعی به احساساتی است که پس از اطلاع از بیماری تجربه می‌شود. انکار همچنین به معنای مکانیسم دفاعی است که در برابر شوک مقاومت می‌کند. بیمار نمی‌خواهد باور کند که به سرطان مبتلا شده است یا در باورش مشکل دارد. به همین دلیل، هر فردی که به سرطان مبتلا می‌شود، ابتدا یک شوک را تجربه می‌کند.

عصبانیت (چرا این اتفاق برای من افتاد؟):

حالت بی‌حسی در مرحله انکار می‌گذرد، بیمار کم کم درد را احساس می‌کند. فرد مبتلا به سرطان به دنبال مقصر می‌گردد و احساس گناه می‌کند.

چانه‌زنی (از آنجایی که اتفاق افتاده، شاید راهی برای خروج وجود داشته باشد):

چانه‌زنی مرحله “چه می‌شود اگر… ” برای فرد است. این یک هدف عملکردی برای روند بیماری دارد و یک فرار کوتاه‌مدت از درد و‌ امید را فراهم می‌کند. این مورد به فرد کمک می‌کند تا با واقعیت بیماری سازگار شود.

افسردگی (چه خواهم بود؟ چگونه با آن کنار بیایم؟):

 افسردگی در این فرآیند نشانه یک اختلال روانی نیست. این یک پاسخ طبیعی به درد شدید است. فرد ممکن است غمگینی شدید، مشکلات خواب، مشکلات اشتها و بی‌انگیزگی را تجربه کند.

پذیرش

 پس از مرحله افسردگی، مرحله پذیرش آغاز می‌شود. پذیرش به معنای از دست دادن‌ امید نیست. پذیرش در این فرآیند به معنای عادت‌کردن به واقعیت است. وقتی بیماران به این دوره می‌رسند، درمان خود را با شدت بیشتری می‌پذیرند و روند را می‌پذیرند. این هنوز به این معنی نیست که فرد دیگر رنج نمی‌برد.

بیشتر مطالعه کنید: راه های کاهش خطر ابتلا به سرطان در محیط کار

مشکلات روحی در درمان سرطان

شایع‌ترین مشکلات روانی در افراد مبتلا به سرطان

 در کنار تشخیص سرطان، انتظار می‌رود که بیمار با اختلالات روانی همراه باشد. عوامل بسیاری همراه با سرطان در پیدایش اختلالات روانی مؤثر است. بیمار از زمان تشخیص، استرس زیادی را تجربه می‌کند. در حالی که برخی از بیماران می‌توانند به‌راحتی بر این مشکل غلبه کنند و برعکس برخی از بیماران نیز نمی‌توانند.

توانایی بیمار برای مقابله با استرس بستگی به عوامل پزشکی مانند نوع، مدت، محل، علائم بیماری، سیر پیش‌بینی‌شده بیماری، میزان سازگاری بیمار با بیماری‌های قبلی، شخصیت خود بیمار و روش‌های مقابله با مشکلات دارد. علاوه بر این، اختلالات روانی اصلی که در بیماران سرطانی مشاهده می‌شود، عبارتند از:

اضطراب

شایع‌ترین احساس در بیماران سرطانی اضطراب است. در دوران سرطان، بیماران نگران آینده خود هستند. افراد مبتلا به سرطان نگران عود بیماری در آینده هستند.

افسردگی

 بیماران سرطانی با مشکلاتی که روند درمان به همراه دارد، بیشتر دچار افسردگی می‌شوند. در این فرآیند، بیمار تنها به بیماری خود توجه نمی‌کند، بلکه به خانواده، کار و آنچه از خود برجای گذاشته نیز می‌پردازد. مشکلاتی مانند مشکلات ناشی از مشکلات جسمی و ناتوانی در کار و خانواده می‌تواند منجر به افسردگی شود.

اختلالات سازگاری

زمانی که شدت و یا سیر مزمن بیماری سرطان از مکانیسم‌های مقابله‌ای بیولوژیکی، روانی، اجتماعی و وجودی فرد فراتر رود، علائم اختلال سازگاری با شدت بیشتری مشاهده می‌شود.

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

تشخیص و درمان سرطان باعث می‌شود بیماران برای مدت طولانی تجربیات استرس‌زا را تجربه کنند، مکانیسم‌های سازگاری آن‌ها را مختل کرده و به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا شوند.

اختلال خواب

اختلال خواب یک عارضه جانبی شایع در بیماران سرطانی است و ممکن است به عنوان یک علامت طبیعی بیماری سرطان رخ دهد. بیماران سرطانی ممکن است بی‌خوابی یا خواب‌آلودگی بیش از حد را به عنوان یک عارضه جانبی تجربه کنند. این بدان معنا نیست که یک مشکل اضافی وجود دارد.

اختلالات جنسی

اگرچه سرطان به عنوان یک مشکل سلامت جسمی دیده می‌شود، اما نباید اثرات روانی اجتماعی آن را نادیده گرفت. یکی از پیامد‌های پنهان سرطان، تأثیر آن بر تمایلات جنسی و بروز مشکلات جنسی مرتبط با درمان است. سرطان تأثیر منفی شدیدی بر سلامت جنسی و رابطه جنسی دارد.

در این زمینه، شیوع اختلالات روانی در سرطان ۵۰ درصد است. بیشتر این موارد به دلیل خود سرطان یا درمان‌های آن است. نگران‌کننده‌ترین شرایط در مورد بیماری بیماران سرطانی عبارتند از:

  • داشتن خطر مرگ
  • نیاز به مراقبت
  • این فکر که ظاهر بدن بدتر خواهد شد
  • درد و ترس از رنج

از جمله عواملی که ممکن است خطر ابتلا به افسردگی در بیماران سرطانی باشد، عبارتند از:

  • پیشرفت بیماری
  • ناتوانی جسمی
  • بیماری‌های پزشکی اضافی
  • افسردگی از قبل موجود
  • داشتن سابقه خانوادگی افسردگی
  • درد کنترل نشده
  • حمایت اجتماعی کم
افسردگی در هنگام سرطان

گروه‌های حمایت از سرطان

هنگامی که بیمار درخواست کمک روان‌شناختی می‌کند، به روانشناس متخصص ارجاع می‌شود. با این حال، هنگامی که پرستاران سرطان‌شناسی متوجه می‌شوند که بیماران یا بستگان آن‌ها در طول درمان به حمایت روانی نیاز دارند، می‌توانند حمایت روانی را نیز پیشنهاد کنند. گروه‌های حمایت از سرطان با راهنمایی روانشناسان بالینی برای سازگاری روانی بیماران و سازگاری آن‌ها با زندگی اجتماعی و محیط پس از درمان تشکیل می‌شود.

ارتباط با بیماران سرطانی و بستگان آن‌ها پس از درمان ادامه دارد. پرستاران انکولوژی با بیماران و بستگان آن‌ها تماس می‌گیرند تا از وضعیت آن‌ها مطلع شوند.

بیماران و بستگان آن‌ها می‌توانند ۲۴ ساعت شبانه‌روز با پزشک و پرستار خود تماس بگیرند، بنابراین احساس امنیت می‌کنند. این ارتباط که بر پایه اعتماد بنا شده است، در تمام مراحل سرطان با بیماران و بستگان آن‌ها حفظ می‌شود.

مراجعه به روان‌پزشک برای کنترل مشکلات روانی در افراد مبتلا به سرطان

اگر یک بیمار سرطانی همیشه احساس ناراحتی می‌کند، بی‌میلی شدید دارد و دیگر قادر به لذت‌بردن از چیز‌هایی نیست که قبلاً از آن‌ها لذت می‌برد، این موضوعی است که باید در نظر گرفت.

بیماران سرطانی که برای مدت طولانی احساس ناراحتی، اضطراب، بدبینی، ناامیدی، بی‌قراری یا عصبانیت می‌کنند، قطعاً باید از یک روانشناس یا روانپزشک حمایت کنند.

در غیر این صورت اگر بیمار با چنین مسائلی درگیر شود، بر درمانش تأثیر منفی می‌گذارد. بیماران سرطانی باید از قراردادن خود در چنین موقعیتی اجتناب کنند. دریافت حمایت روانی در مواقع ضروری از ورود بیمار به چنین وضعیت روانی جلوگیری می‌کند.

دریافت حمایت روانی با کاهش ترس و اضطراب بیمار، کیفیت زندگی را افزایش می‌دهد تا بهتر با بیماری خود کنار بیاید؛ بنابراین از تجربه یک اختلال روانی شدیدتر در آینده برای بیمار جلوگیری می‌کند.

بدن و ذهن در ارتباط دائمی با یکدیگر هستند. روانشناسی مثبت بر بدن به شکلی مثبت تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، اگر زمانی که ناراضی هستید، سردرد داشته باشید، این درد را شدیدتر از زمانی که خوشحال هستید احساس خواهید کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *