آیا سرطان کبد قابل‌درمان است؟

فهرست مطالب
آیا سرطان کبد قابل درمان است

سرطان کبد یکی از انواع سرطان‌هایی است که زمان تشخیص در روند آن نقش کلیدی را ایفا می‌کند. در پاسخ به این سوال که آیا سرطان کبد قابل درمان است یا خیر باید گفت: اگر سرطان کبد خیلی زود کشف شود، احتمال درمان وجود دارد. در مرحله پیشرفته یا در مورد عملکرد بسیار ضعیف کبد، سرطان کبد دیگر قابل‌درمان نیست و پیش آگهی برای مبتلایان نامطلوب است. با این حال، پزشکان می‌توانند رشد تومور و علائم مرتبط با سرطان را کاهش دهند. در این بخش از ایران سرطان انواع روش‌های درمانی سرطان کبد را برای شما بررسی خواهیم کرد.

آیا سرطان کبد قابل‌درمان است؟

پس از تشخیص سرطان کبد (کارسینوم کبدی HCC) و مشخص‌شدن نوع تومور و میزان گسترش سرطان، پزشک با بیمار موافقت می‌کند که کدام درمان‌ها باید انجام شود. روش‌های درمانی خاصی که می‌توان برای درمان سرطان کبد استفاده کرد عبارتند از :

رویه‌های عملیاتی

  • برداشتن قسمتی از کبد (رزکسیون)
  • پیوند کبد

 رویه‌های مداخله‌ای هدفمند

  • فرسایش فرکانس رادیویی (RFA)
  • فرسایش مایکروویو (MWA)
  • کموامبولیزاسیون ترانس شریانی (TACE)
  • رادیوامبولیزاسیون ترانس شریانی (TARE)

پرتودرمانی خارجی

  • رادیوتراپی بدن استریوتاکتیک (SBRT)
  • پروتون درمانی

درمان‌های دارویی یا سیستمیک

  • درمان با مهارکننده‌های تیروزین کیناز (TKI)
  • درمان آنتی‌بادی
  • ایمونوتراپی

اینکه کدام درمان در هر مورد استفاده می‌شود، به طور خاص به میزان پیشرفت بیماری در زمان تشخیص و وضعیت کبد بستگی دارد. سن و سلامت عمومی نیز در انتخاب روش درمانی در نظر گرفته می‌شود.

جراحی سرطان کبد

درمان قبل از جراحی برای سرطان کبد

تحت شرایط خاصی، درمان نئوادجوانت (درمان قبل از جراحی) نیز می‌تواند باعث کاهش توده تومور به حد استاندارد شود . به این کار “downstaging” گفته می‌شود و شامل برداشتن، فرسایش یا روش‌های ترانس شریانی (TACE یا TARE ) است. درمان موضعی اضافی نیز زمانی مناسب است که سطح AFP ( پروتیئن کبدی) بسیار بالا باشد (بالاتر از 1000 نانوگرم در میلی‌لیتر). زیرا پیوند کبد تنها در صورتی توصیه می‌شود که غلظت این پروتئین کم باشد.

روش‌های جراحی سرطان کبد

روش‌های جراحی اصلی که برای درمان سرطان کبد استفاده می‌شود، برداشتن بخشی از کبد (رزکسیون) یا برداشتن کل عضو بدن و سپس پیوند کبد است. هر دو روش درمانی هستند که هدف آنها حذف کامل تومور و دستیابی به بهبودی کامل است.

پیوند کبد

پیوند کبد بهترین نتایج را به دست می‌آورد، مشروط بر اینکه معیارهای خاصی برای انتخاب کاندیدهای پیوند مناسب رعایت شود. سپس سرطان تنها در 10 تا 12 درصد از گیرندگان پیوند مجدداً ظاهر می‌شود (عود) و پس از پنج سال بیش از 70 درصد از بیماران هنوز زنده هستند. مزیت آن نیز این است که یک بیماری کبدی زمینه‌ساز سرطان، مانند سیروز کبدی یا کبد چرب نیز با آن درمان می‌شود.

با این حال، تنها تعداد کمی از افراد مبتلا به سرطان کبد واجد شرایط پیوند کبد هستند (کمتر از پنج درصد). به طور کلی، برای تصمیم‌گیری برای عمل مهم است که هیچ کانون توموری در خارج از کبد وجود نداشته باشد و اینکه سرطان هنوز به عروق خونی بزرگ کبد مانند ورید باب یا ورید کبدی حمله نکرده است.

برداشتن جزئی کبد

برداشتن جزئی کبد تنها تا زمانی یک گزینه است که بتوان تومور را با حاشیه ایمنی کافی در بافت سالم برداشت و عملکرد کبد باقیمانده هنوز به‌اندازه کافی حفظ شود.در بیش از سه‌چهارم موارد، سرطان کبد تا زمانی که تشخیص داده شود، با جراحی قابل‌برداشتن نیست.

برداشتن سرطان کبد

اگر پیوند گزینه‌ی مناسب نباشد، بررسی می‌شود که آیا کارسینوم هنوز می‌تواند با جراحی برداشته شود یا خیر. سودمندی برداشتن سرطان کبد به‌اندازه و محل تومور، عملکرد کبد، وجود فشارخون بالا در ورید پورتال (فشارخون پورتال) و وضعیت عمومی بستگی دارد. در صورت رعایت معیارها، تا 60 درصد بیمارانی که سیروز کبدی ندارند، می‌توانند با رزکسیون درمان شوند.

رزکسیون را می‌توان به صورت یک عمل باز یا در بسیاری موارد با حداقل تهاجم انجام داد. پس از عمل یا پیوند، مراقبت‌های پیگیری دقیق وجود دارد که از تکنیک‌های تصویربرداری برای نظارت بر عود سرطان کبد استفاده می‌کند.

سپس روش‌های محلی تخریب‌کننده تومور (محلی – ابلیاتیو) به عنوان جایگزینی برای جراحی در دسترس هستند. اینها همچنین می‌توانند به عنوان یک اقدام درمانی تا زمان پیوند کبد انجام شوند.

روش‌های غیر تهاجمی همراه با جراحی

استفاده از روش‌های غیر تهاجمی مثل فرکانس رادیویی از جمله  فرکانس رادیویی (RFA) و فرسایش مایکروویو (MWA) باید در اینجا ذکر شود. در مورد تومورهای سرطانی کوچک کبد (حداکثر تا قطر 3.0 سانتی‌متر)، این روش‌های رادیوفرکانسی از نظر افزایش طول عمر تقریباً معادل برداشتن جراحی بخشی از کبد هستند. اصولاً با این درمان نیز امکان‌پذیر است. هنگام تصمیم‌گیری بین برداشتن و فرسایش، توجه خاصی به محل تومور و عملکرد کبد داده می‌شود .

رادیو آمبولیزاسیون ترانس شریانی ویا درمان دارویی

اگر سرطان کبد را نه می‌توان با جراحی برداشت و نه به طور کامل با فرسایش موضعی از بین برد، از شیمی درمانی یا رادیو آمبولیزاسیون ترانس شریانی ویا درمان دارویی استفاده می‌شود. اصولاً این درمان‌ها دیگر هدف دستیابی به درمان کامل را ندارند. آنها طراحی شده‌اند تا رشد سرطان کبد را تا حد امکان متوقف کنند تا طول عمر را افزایش دهند. با این حال، در بخش کوچکی از بیماران می‌توان از آنها برای «پایین‌سازی» استفاده کرد، یعنی با هدف دستیابی به «کوچک‌شدن» تومور، به این معنی که می‌توان آن را به مرحله تومور قابل‌ عمل تنزل داد.

ایمونوتراپی برای سرطان کبد در جراحی

ایمونوتراپی برای سرطان کبد نیز از اکتبر 2020 تأیید شده است. این یک درمان ترکیبی بسیار مؤثر، بازدارنده و مهارکننده است. مهارکننده‌های ایست بازرسی سیستم ایمنی بدن را برای سلول‌های سرطانی بازسازی می‌کنند تا بتواند آنها را شناسایی و از بین ببرد. در عین حال، مهارکننده رگ‌زایی رشد رگ‌های خونی تومور را مهار می‌کند به‌طوری‌که دیگر مواد مغذی و اکسیژن به طور مطلوب تأمین نمی‌شود و باعث فعال‌شدن سیستم ایمنی می‌شود.

از آنجایی که در حال حاضر مطالعات متعددی بر روی ایمونوآنکولوژیک‌ها و ترکیب با آنها در حال انجام است، می‌توان پیش‌بینی کرد که چشم‌انداز درمانی در آینده نزدیک تغییر کند. علاوه بر مرحله‌بندی و عملکرد کبد، معیارهای مهم هنگام انتخاب درمان مناسب در شرایطی که دیگر قابل‌درمان نیست، همیشه تحمل درمان و حفظ کیفیت خوب زندگی است.

با بدتر شدن عملکرد کبد ، درمان انکولوژی به طور فزاینده‌ای دشوار می‌شود. در شرایط خاص، بیمار می‌تواند از TKI یا داروهای ایمونوآنکولوژیک استفاده کند. با عملکرد بسیار ضعیف کبد (مراحل آخر)، بیمار مراقبت‌های تسکینی جامع را دریافت می‌کند که شامل بهترین کنترل ممکن علائم و مدیریت درد است.

آیا سرطان کبد قابل درمان است

رویه‌های مداخله‌ای هدفمند سرطان کبد

 همانطور که در بالا اشاره کردیم، برای تومورهای کوچک‌تر از 3 سانتی‌متر، فرسایش حرارتی که شامل فرسایش با فرکانس رادیویی و فرسایش مایکروویو است، به‌اندازه رزکسیون موفق است. زمانی که تومورها برای جراحی نامطلوب هستند یا زمانی که عملکرد کبد ضعیف است، تصمیم به برداشتن می‌شود.

با این حال، استفاده از روش‌های حذف موضعی انجام جراحی کبد را در زمان بعدی رد نمی‌کند؛ در برخی موارد، هر دو روش را می‌توان با هم ترکیب کرد. علاوه بر این، می‌توان از روش‌های حذف موضعی برای پل زدن زمان انتظار تا پیوند کبد استفاده کرد. روش‌های حذف موضعی نیز در ترکیب با آمبولیزاسیون ترانس شریانی استفاده می‌شود مستقر شده است. به‌خصوص در مورد سرطان کبد با قطر 3-5 سانتی‌متر، عملکرد کبد خوب، اما فشارخون پورتال قابل‌اثبات (افزایش فشارخون در ورید پورتال خود کبد)، ابتدا تومور با آمبولیزاسیون کاهش می‌یابد. رویکردهای درمانی ترکیبی به عنوان “درمان چندوجهی” نامیده می‌شود.

فرسایش با فرکانس رادیویی

در فرسایش با فرکانس رادیویی (تراپی حرارتی ناشی از فرکانس رادیویی/ فرسایش حرارتی: RFA، RFTA، RITA)، یک پروب تحت کنترل اولتراسوند یا CT وارد تومور می‌شود. امواج فرکانس رادیویی از طریق این پروب برای گرم‌کردن بافت تومور (تا بیش از 100 درجه سانتیگراد) ارسال می‌شود. نواحی توموری با قطر تا 3.5 سانتی‌متر را می‌توان به معنای واقعی کلمه با این روش “جوشان” کرد. در مورد کانون‌های تومور متعدد، معمولاً بیش از یک جلسه – تحت بیهوشی کوتاه‌مدت – برای درمان انجام می‌شود.

اثربخشی روش‌های درمانی موضعی (محدود موضعی، تخریب‌کننده تومور) در مطالعات متعدد برای سرطان کبد تا اندازه 3-5 سانتی‌متر ثابت شده است.

در مطالعات آینده‌نگر مقایسه‌ای، زمان بقای بیماران با کانون‌های تومور کوچک (کمتر از 3 سانتی‌متر) تحت درمان با RFA یا برداشتن کبد یکسان بود. به‌خصوص با تعداد کم (<4)، کانون‌های کوچک تومور (<3 سانتی‌متر) شانس موفقیت بسیار خوبی وجود دارد.

فرسایش مایکروویو (MWA)

علاوه بر فرسایش با فرکانس رادیویی (RFA)، ابلیشن مایکروویو (MWA) خود را به عنوان یک روش ترموآبلاتیو معرفی کرده است. مانند RFA انجام می‌شود، اما به‌جای امواج فرکانس رادیویی، امواج مایکروویو به تومور وارد می‌شود. در مقایسه با RFA، فرسایش مایکروویو (MWA) می‌تواند حتی دمای بالاتری تا 160 درجه سانتیگراد ایجاد کند. کانون‌های HCC که نزدیک به عروق بزرگ و پرفیوژن خوب هستند (وریدهای پورتال، رگ‌های ورید کبدی) ترجیحاً با MWA درمان می‌شوند.

در حال حاضر داده‌های کمی از مطالعات کنترل‌شده در مورد سایر روش‌های فرسایشی مانند حرارت درمانی ناشی از لیزر، کرایوتراپی یا الکتروپوراسیون غیرقابل‌برگشت (IRE) برای ارزیابی قطعی وجود دارد. IRE ممکن است برای درمان تومورهای نزدیک مجاری صفراوی مزیتی داشته باشد؛ زیرا اثرات حرارتی کمتری دارد. از میدان‌های الکتریکی کم تهاجمی، قوی و موضعی برای تخریب هدفمند سلول‌ها استفاده می‌کند. تزریق اتانول از راه پوست (PEI) در حال حاضر ممنوع است.

درمان‌های موضعی در مراحل میانی

جراحی، پیوند کبد و روش‌های حذف موضعی برای مراحل اولیه یا خیلی اولیه 0 یا A سرطان کبد در نظر گرفته شده است. زمانی که مرحله B یا مرحله میانی سرطان آغاز شود باید شرایط کبد بررسی شود. اگر سرطان هنوز محدود به کبد باشد اما کانون‌های تومور متعدد یا بسیار بزرگ داشته باشد، دیگر قابل‌جراحی یا درمان با فرسایش موضعی نباشد، بیماران در مرحله B هنوز در وضعیت عمومی خوب هستند و عملکرد کبد حفظ شده است،  روش‌های بین شریانی مانند TACE یا TARE عمدتاً در این مرحله استفاده می‌شوند.

کمومبولیزاسیون ترانس شریانی (TACE)

شیمی‌آمبولیزاسیون ترانس شریانی (TACE) یک روش درمانی موضعی است که در آن دو اصل آمبولیزاسیون و شیمی‌درمانی با هم ترکیب می‌شوند. پس از بی‌حسی موضعی، رادیولوژیست مداخله‌ای یک کاتتر را از کشاله ران به شریان کبدی معرفی می‌کند. شریان کبدی به شریان‌های کوچک در کبد منشعب می‌شود.

هر تومور کبدی با خون یک یا چند تا از این شریان‌های کوچک تأمین می‌شود. در طول آمبولیزاسیون، ذرات پلاستیکی کوچک از طریق کاتتر به داخل رگ تأمین‌کننده تومور تزریق می‌شوند تا زمانی که رگ مسدود شود و خون‌رسانی به تومور متوقف شود. از آنجایی که مواد مغذی و اکسیژن لازم وجود ندارد، سلول‌های تومور در این ناحیه از بین می‌روند. اگر یک عامل شیمی درمانی نیز از طریق کاتتر تزریق شود و در نتیجه مستقیماً روی تومور قرار گیرد (شیمی درمانی موضعی)، به آن کموآمبولیزاسیون می‌گویند.

داروی شیمی درمانی همچنین باعث ازبین‌رفتن سلول‌های سرطانی می‌شود. آمبولیزاسیون ترانس شریانی (TAE) بدون شیمی درمانی در حال حاضر به طور کلی توصیه نمی‌شود، اما در اصل نیز مؤثر است.

شیمی‌آمبولیزاسیون می‌تواند رشد تومور را به تأخیر بیندازد و بقا را بهبود بخشد. می‌توان چندین بار متوالی برای درمان تمام کانون‌های تومور انجام داد. تا زمانی که پاسخ عمیق به درمان دیده می‌شود، عملکرد کبد خوب است و نواحی توموری قابل‌پذیرش این روش هستند، TACE را می‌توان ادامه داد. کموامبولیزاسیون نیز به عنوان یک پل درمانی قبل از پیوند کبد استفاده می‌شود.

از آنجایی که TACE احتمالاً می‌تواند به آسیب کبدی نیز منجر شود و با توجه به گزینه‌های مؤثر درمانی دارویی که معمولاً تنها در صورتی قابل‌استفاده است که عملکرد کبد به‌خوبی حفظ شود، اگر پس از درمان فنی خوب، تومور پاسخ نداده است، TACE نباید به طور مکرر استفاده شود.

رادیوامبولیزاسیون ترانس شریانی (TARE)

برای بیماران مبتلا به سرطان کبد محدود به کبد که نمی‌توان آن را با جراحی یا با ابلیشن موضعی درمان کرد، روش دیگری نتایج امیدوارکننده‌ای را نشان می‌دهد:

 رادیوامبولیزاسیون بین شریانی (TARE)، که اغلب به عنوان رادیوتراپی داخلی انتخابی (SIRT) نیز شناخته می‌شود . این یک پرتودرمانی موضعی برای تومورهای کبدی است که – مشابه TACE – از شریان‌های تأمین‌کننده کبد برای قراردادن منبع تابش مستقیماً روی تومور استفاده می‌کند.

در این روش کوچک‌ترین دانه‌های حاوی ماده رادیواکتیو با برد بسیار کوتاه مستقیماً وارد عروق کبد می‌شود. برای این منظور، 90 ایتریوم محصور شده در میکروسفرها که اصطلاحاً یک امیتر بتا نامیده می‌شود، از طریق کاتتری که پس از بی‌حسی موضعی از طریق کشاله ران بیمار وارد می‌شود، مستقیماً به شریان کبدی یا شاخه‌های آن تزریق می‌شود.

در نتیجه تومورها در معرض دوز بالای تابش موضعی قرار می‌گیرند. کاربرد دقیق رادیواکتیویته در شریان کبدی یا شاخه‌های آن در اینجا بسیار مهم است، زیرا فرار میکروسفرهای رادیواکتیو به سایر رگ‌های خونی در حفره شکمی می‌تواند منجر به عوارض جانبی شود.

مزیت SIRT در مقایسه با کموامبولیزاسیون ترانس شریانی این است که معمولاً می‌توان از آن به صورت یک جلسه استفاده کرد، یعنی در طول یک‌بار بستری در بیمارستان و همچنین می‌تواند در بیماران مبتلا به ورید پورتال مسدود شده یا تهاجم(های) عروقی کانون‌های HCC استفاده شود.

رادیوتراپی سرطان کبد

پرتودرمانی خارجی (رادیوتراپی)

رادیوتراپی بدن استریوتاکتیک (SBRT)

برای کارسینوم‌های موضعی کبد که نمی‌توانند با جراحی یا با روش‌های موضعی کم تهاجمی درمان شوند. به‌عنوان‌مثال، به دلیل اختلال در عملکرد کبد یا حمله به عروق کبدی، پرتودرمانی خارجی اعمال شده (اشعه خارجی، پرتوهای استریوتاکتیک) مهم است. درمان پرتوهای استریوتاکتیک (استریوتاکسی بدن، پرتودرمانی با دقت بالا) به نرخ پاسخ بالایی دست می‌یابد و داده‌ها بقای خوبی را در مطالعات کوچک‌تر نشان داده است. این فناوری اکنون به‌خوبی توسعه‌یافته است که می‌توان تومورها را به شیوه‌ای بسیار هدفمند تحت تابش قرار داد و بافت سالم و اندام‌های مجاور مانند روده یا معده در امان بماند. با توجه به نرخ پاسخ محلی بالا، SBRT همچنین جایگزینی برای پل زدن زمان پیوند کبد است.

پروتون درمانی

در پروتون درمانی، تومور در یک سینکروترون با تابش آلفای هدفمند (پروتون‌ها) تابش می‌شود. در نتیجه، تومورها را می‌توان به طور خاص‌تر و ملایم‌تر از بیرون درمان کرد تا با روش‌های تابش معمولی که با پرتوهای گاما یا الکترون‌ها (تابش بتا) کار می‌کنند. مطالعات نشان داده‌اند که پروتون درمانی اثربخشی امیدوارکننده‌ای دارد. در حال حاضر نمی‌توان گفت که آیا معادل یا حتی بهتر از SBRT است. با این حال، این شکل از درمان تنها در چند مرکز سرطان در دسترس است.

درمان دارویی سرطان کبد

درمان دارویی (درمان سیستمیک)

زمانی از سیستم درمانی صحبت می‌شود که داروها به شکل قرص یا دمنوش تجویز می‌شوند و بنابراین در سراسر بدن توزیع می‌شوند. عوامل سیستمیک کلاسیک که در بسیاری از انواع سرطان استفاده می‌شوند، شیمی درمانی یا سیتواستاتیک هستند. آنها عمدتاً روی سلول‌های با رشد سریع، یعنی ترجیحاً روی سلول‌های سرطانی که به‌سرعت تقسیم می‌شوند، عمل می‌کنند.

شیمی درمانی

اما سلول‌های سالم نیز می‌توانند تحت تأثیر قرار گیرند. در سرطان کبد، شیمی درمانی استفاده نمی‌شود یا به‌ندرت استفاده می‌شود، زیرا به طور کلی اثربخشی آن نشان داده نشده است. به عنوان بخشی از درمان‌های محلی مانند کموامبولیزاسیون ترانس شریانی (TACE)، آنها توجیه می‌شوند؛ زیرا ماده فعال مستقیماً روی تومور قرار می‌گیرد و آن را مؤثرتر می‌کند و عوارض جانبی ناخواسته را برای بافت سالم محدود می‌کند.

مهارکننده‌های هورمونی

درمان با هورمون‌ها یا مهارکننده‌های هورمونی که برای سرطان سینه یا پروستات شناخته می‌شود، برای سرطان کبد توصیه نمی‌شود. در عوض، درمان‌های به‌اصطلاح هدفمند برای درمان HCC تأیید شده‌اند که با بهره‌برداری از ویژگی‌های مشخصه سلول‌های سرطانی به طور خاص روی سلول‌های سرطانی عمل می‌کنند.

اینها شامل مهارکننده‌های تیروزین کیناز و همچنین ایمونوتراپی‌ها و آنتی‌بادی‌ها می‌شود. در سال‌های اخیر، چشم‌انداز درمان به طور قابل توجهی گسترش‌ یافته است. مواد فعال جدید به‌سرعت تأیید شده‌اند که در مطالعات بالینی اثربخشی خوب تا بسیار خوبی در سرطان کبد نشان داده‌اند. 

نها را می‌توان در مراحل پیشرفته سرطان استفاده کرد، زمانی که سرطان دیگر با درمان‌های محلی قابل‌درمان نیست. از آنجایی که سرطان کبد اغلب برای مدت طولانی شناسایی نمی‌شود، بسیاری از بیماران تنها در این مرحله تشخیص داده می‌شوند؛ بنابراین نیاز زیادی به گزینه‌های درمانی خوب در این شرایط وجود دارد و مطالعات متعددی در مورد سایر مواد فعال و ترکیبی از مواد فعال در حال حاضر در حال انجام است.

با این حال، استفاده از دارو در مراحل اولیه سرطان کبد یا در ترکیب با درمان‌های محلی نیز در حال حاضر در حال آزمایش است.

درمان دارویی با مهارکننده‌های تیروزین کیناز

تیروزین کینازها نقش مهمی در انتقال سیگنال‌ها از خارج از سلول به داخل سلول دارند، به‌عنوان‌مثال: در انتقال سیگنال‌های رشد. اینها مولکول‌های پروتئینی هستند که در دیواره سلولی قرار دارند و دارای یک محل اتصال (گیرنده) برای سیگنال در خارج هستند، در حالی که یک تیروزین کیناز به داخل سلول بیرون‌زده است که سیگنال خارجی را به داخل منتقل می‌کند.

 بخش بزرگی از موارد سرطان کبد افزایش فعال‌شدن تیروزین کینازهای خاص (گیرنده) را نشان می‌دهد که رشد کنترل نشده سلول‌های تومور را امکان‌پذیر می‌کند. این دقیقاً همان جایی است که مهارکننده‌های تیروزین کیناز (TKIs) وارد می‌شوند. در این مهارکننده‌ها مولکول‌های کوچکی هستند که به داخل سلول نفوذ می‌کنند و معمولاً می‌توانند چندین نوع مختلف تیروزین کیناز را به طور همزمان مهار کنند؛ بنابراین آنها اغلب به عنوان مهارکننده‌های مولتی کیناز نیز شناخته می‌شوند. این می‌تواند حداقل به طور موقت رشد تومور را متوقف کند.

داروهای کیناز

در سال 2007، TKI sorafenib اولین دارویی بود که برای درمان سرطان کبد تأیید شد. دو مطالعه بزرگ و جهانی به طور مداوم نشان داده‌اند که سورافنیب زمان بقای بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته کبد و عملکرد خوب کبد (Child Pugh A) را افزایش می‌دهد.

 سورافنیب اولین و تا سال 2016 تنها دارویی بود که اثر طولانی‌ مدت آن در سرطان کبد ثابت شده بود. از سال 2018، TKI lenvatinib همچنین می‌تواند برای درمان خط اول بیماران HCC مبتلا به عملکرد کبدی Child Pugh A استفاده شود، زیرا در مطالعه محوری خود از نظر بقا از سورافنیب پایین‌تر نبود.

مزایای قابل توجهی نسبت به سورافنیب در سایر پارامترهای اثربخشی مانند بقای بدون پیشرفت یا پاسخ درمانی نشان داده است. علاوه بر این، در سال 2017، مهارکننده مولتی کیناز regorafenib به اولین داروی مؤثر برای درمان خط دوم یا درمان بعدی سرطان کبد پس از شکست سورافنیب تبدیل شد و در سراسر جهان تأیید شد.

مهارکننده‌های تیروزین کیناز نیز دارای عوارض جانبی هستند که برخی از آنها جدی هستند که مکرراً منجر به کاهش دوز یا قطع درمان می‌شود. اینها عبارتند از مشکلات گوارشی، فشارخون بالا یا سندرم دست‌ و پا.

اجماع گسترده‌ای وجود دارد که حفظ عملکرد کبد و سلامت عمومی خوب پیش‌نیازهای درمان معنی‌دار با سورافنیب، لنواتینیب، رگورافنیب، یا کابوزانتینیب هستند. استفاده از این داروها در بیماران مبتلا به سیروز فقط باید پس از بررسی دقیق و شفاف‌سازی به صورت موردی انجام شود.

درمان‌های آنتی‌بادی

آنتی‌بادی‌ها نیز در درمان سرطان استفاده می‌شوند که مستقیماً بر سیستم ایمنی تأثیر نمی‌گذارند، یعنی به درمان‌های ایمنی تعلق ندارند. آنها به ساختارهای سیگنالی مشابه مهارکننده‌های تیروزین کیناز متصل می‌شوند.

دو آنتی‌بادی ازاین‌دست تاکنون برای سرطان کبد تأیید شده است :

 بواسیزوماب در ترکیب با آتزولیزوماب و راموسیروماب. هر دو به فاکتور رشد عروقی VEGF (فاکتور رشد اندوتلیال عروقی) یا گیرنده آن VEGFR2 متصل می‌شوند و بنابراین از رشد رگ‌های خونی در داخل تومور جلوگیری می‌کنند؛ بنابراین آنها به‌ اصطلاح مهارکننده‌های رگ‌زایی هستند.

 سلول‌های سرطانی دیگر نمی‌توانند به‌اندازه کافی اکسیژن و مواد مغذی تأمین کنند و می‌میرند. بواسیزوماب به عنوان یک داروی تک درمانی تأیید نشده است، اما تنها در ترکیب با مهارکننده ایست بازرسی آتزولیزوماب برای درمان خط اول سرطان کبد پیشرفته یا غیر قابل‌ عمل تأیید شده است.

راموسیروماب مانند TKIs regorafenib و cabozantinib برای درمان سرطان کبد پس از شکست درمان با سورافنیب تأیید شده است. با این حال، از آنجایی که راموسیروماب در درجه اول در زیرگروه بیماران با AFP بالا (400 نانوگرم در میلی‌لیتر یا بیشتر) استفاده می‌شد.

ایمونوتراپی سرطان کبد

ایمونوتراپی‌ها، به‌ویژه مهارکننده‌های به‌اصطلاح بازرسی، اثربخشی خوبی در موجودیت‌های مختلف تومور، از جمله سرطان کبد نشان داده‌اند. آنها با فعال‌کردن سیستم ایمنی بدن برای مبارزه با سلول‌های سرطانی کار می‌کنند. سیستم ایمنی به طور کلی نقش مهمی در مبارزه با تومورها دارد.

ایمونوتراپی برای سرطان کبد پیشرفته

در اکتبر 2020،  ترکیب ایمونوتراپی برای سرطان کبد پیشرفته یا غیر قابل‌جراحی تأیید شد مجاز است. با توجه به داده‌های مطالعه بسیار خوب، این درمان در حال حاضر به عنوان درمان خط اول ترجیحی برای HCC توصیه می‌شود. با این حال، نسبت خاصی از بیماران وجود دارد که نمی‌توانند ایمونوتراپی دریافت کنند مانند بیماران سرکوب شده سیستم ایمنی (به‌عنوان‌مثال دریافت‌کنندگان پیوند کبد) یا کسانی که بیماری‌های خودایمنی شناخته شده دارند. برای این افراد و همچنین کسانی که در طول ایمونوتراپی دچار عدم تحمل جدی می‌شوند، درمان TKI همچنان گزینه خوبی است.

علاوه بر آتزولیزوماب، مهارکننده‌های PD-1 nivolumab و pembrolizumab نیز در بیماران HCC مورد مطالعه قرار گرفته‌اند که هرکدام به‌عنوان درمان فردی (تک‌درمانی) هستند. بر اساس داده‌های خوب در مورد پاسخ درمانی در مطالعات فاز I/II بدون بازوهای مقایسه، FDA ایالات متحده قبلاً هر دو ماده را برای بیماران HCC پس از شکست سورافنیب تأیید کرده است.

 با این حال، هیچ تأییدیه‌ای در اروپا وجود ندارد. متأسفانه، نتایج حاصل از مطالعات فاز III که از آن زمان منتشر شده است و منفی بود. همچنین هیچ مزیتی برای بقا مشخص نشد. با این وجود، اثر بسیار خوب درمان در زیرگروه‌های خاصی قابل‌تشخیص بود. عدم وجود نشانگرهای زیستی مناسب که امکان پیش‌بینی اثربخشی درمان‌ها را فراهم کند .

کلام آخر در پاسخ به پرسش آیا سرطان کبد قابل درمان است ؟

همانطور که مشاهده کردید، روش‌های درمانی زیادی برای سرطان کبد اتخاذ شده‌است اما بهترین درمان زمانی انجام می‌شود که بیماری پیشرفت زیادی نداشته باشد، به همین منظور پزشکان توصیه می‌کنند که چکاپ سالانه خود را جدی بگیرید و به سلامتی خود اهمیت دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *